مطالعه ساختار مغز، فرایندهای سیستمی، سطح قابل درک واکنشهای عاطفی و جنبههای دیگر مربوط به مصرفکنندگان، به شرکتها برای تولید ایدههای تبلیغاتی جدید و جذاب، بهخصوص در بازاریابی دیجیتال کمک میکند.
این مهم است برای کسب محتوای کیفی از متون موثر، برنامهریزی کنید، مخاطب خود را درک کنید، محتوای جذاب ایجاد کنید و بهینهسازی موتور جستجو (SEO) را در نظر بگیرید. زمانی که متون خود را مینویسید، مراحلی مثل برنامهریزی، آمادهسازی، بازبینی و ویرایش باید مدنظر قرار بگیرد.
بازاریابی شبکههای اجتماعی نیز میتواند یک راه مؤثر برای جذب مشتری جدید باشد. شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و لینکداین امکان ارتباط پیوسته با مشتری را فراهم میکنند و تبلیغکننده را قادر میسازند تا پیامهای تبلیغاتی خود را به صورت مستقیم و سریع برای مخاطب ارسال کنند.
این محتوا می تواند قالب های متعددی داشته باشد از جمله مقالات، وبلاگ ها، فیلم ها، ویدیوها، پادکست ها، ارائه های اینفوگرافیک، کتاب های الکترونیکی، نمودارها و بیشتر. در ساده ترین شکل ممکن، تولید محتوا به ساخت محتوای سه بعدی، دو بعدی، تصویری، صوتی و نوشتاری اشاره دارد که در سایت ها، بلاگ ها، شبکه های اجتماعی و سایر منابع توسعه پیدا می کند.
بازاریابی دیجیتال به کمک تکنیکهای مختلفی از جمله مشاور سئو، تبلیغات پیوندی، بازاریابی ایمیلی، بازاریابی محتوا، بازاریابی شبکههای اجتماعی و بازاریابی موبایل، افراد را به وبسایتها، فروشگاههای اینترنتی و پلتفرمهای اجتماعی جذب میکنند.
به عبارتی دیگر مغز به عنوان نقطه مرکزی توجه و تحقیق است و تمام جوانب، از دلایل مصرف یک محصول گرفته تا نقش برند در تصمیمگیری مصرفکننده، مورد بررسی قرار میگیرد. بازاریابی عصبی، تلاش خود را بر روی فهم ارتباط مغز و رفتار مصرفکننده میگذارد.
تولیدکنندگان محتوا باید ابتدا به تحقیق و بررسی دقیق در مورد موضوعات و علایق مخاطبین خود بپردازند، سپس محتوایی را بسازند که علاوه بر اینکه مرتبط است، باید ارزش افزوده ای هم برای آنها داشته باشد. تولید محتوا نیز یک روند طولانی است. این محتوا سپس باید به صورت منظم منتشر شود تا مخاطبین به یاد بیاورند که برای اطلاعات مرتبط و معتبر، به چه جایی باید مراجعه کنند.
این نکته باعث میشود محتوای شما در نتایج جستجوی گوگل پیدا شود. SEO هم یکی دیگر از جنبههای حیاتی است که باید در نظر گرفته شود. برای اینکار، کلمات کلیدی مناسب را به کار برید، تصاویر به محتوای خود اضافه کنید و از لینکهای داخلی و خارجی که به محتوای مرتبط ارجاع میدهند استفاده کنید.
به همین جهت، آینده بازاریابی در دست شرکتهایی خواهد بود که میتوانند رویکردی علمی برای درک بهتر مشتریان، خصوصاً در دوران جاری تکنولوژی و دیجیتالی، پیش بگیرند. یعنی به جای محدود کردن خود به روشهای سنتی بازاریابی، رویکردی نوآورانه برای فهم بهتر مصرفکنندگان برگزینند.
همچنین، محتوای شما باید باوجود داشتن فرمت مناسب، ساده و قابل فهم باشد. محتویات باید با منابع کافی و اطلاعات جامع ترکیب شوند تا خوانندگان را القا کند که به آنها اعتماد کنند. ایجاد محتوای جذاب برای خوانندگان نیز ضروری است.
استفاده از سنجش عقل و احساس در بازاریابی عصبی به شرکتها اجازه میدهد تا به تاثیرات ناخودآگاهی بر تصمیمگیری مصرفکنندگان بپردازند. در واقع، با بررسی واکنشهای مغزی مشتریان می توان دید بهتری نسبت به انتظارات این گروه از بازار پیدا کرد و در نتیجه راهکارهای بهتری در بازاریابی و تبلیغات برنامه ریزی کرد.