by Alicia Gowrieاین روش روی پاسخ‌های غیرآگاهانه مغز به تبلیغات تأکید می‌کند و در نتیجه، این امکان را برای بازاریابان فراهم می‌کند که به طور موثری برنامه‌های خود را منطبق با میل و تمایلات مشتریان کنند. بازاریابی عصبی، یا بررسی پاسخ‌های مغزی به بازاریابی و تبلیغات، یک به روز رسانی از رویکردهای سنتی است.
در این مطالعه به بررسی جدیدترین پیشرفت‌ها و کاربردهای بازاریابی عصبی خواهیم پرداخت. بازاریابی عصبی یکی از شاخه‌های نوظهور علوم سلامتی است که دانش بازاریابی را با درک عمیق از علوم مغز و عصب به هم می‌پیوندد.
داده‌های عصبی و روانشناختی می‌توانند به شرکت‌ها کمک کنند تا محصولات و خدماتی را ارائه دهند که به بهترین نحو برآورده کنند نیازها، خواسته‌ها و احساسات مشتریان. یکی از بخش‌های اصلی این مطالعات، تأثیر جوانب عصبی مشتریان بر رفتار خرید آن‌هاست.
متنابین تصمیم گرفت استراتژی جدیدی را امتحان کند، که شامل بررسی بازخورد مجموعه حساب کاربری اینستاگرام قبلی شرکت بود. مدیریت شرکت مطالعه‌ی دقیقی انجام داد تا بفهمد کدام پست‌ها بیشترین تعامل را در پی داشتند و چه محتوایی بیشترین تفکر و احساس بازخورد از طرف کاربران را به همراه داشت.
در دنیای امروز با ظهور اقتصاد جهانی، بازاریابی بین المللی بیش از هر زمانی دیگری، اهمیت بالایی پیدا کرده است. بازاریابی بین المللی، همان تلاشی است که شرکت ها برای ساخت، خرید، توزیع، و تبلیغات محصولات و خدماتشان در بازارهای خارجی می کنند.
بخصوص در زبان انگلیسی، که نقشی متمایز در فرآیند برقراری ارتباطات گسترده‌تر و جهانی‌تر بر عهده دارد. در عصر دیجیتال، تولید محتوا از جمله راهکارهای اصلی برای موفقیت هر شرکت و کسب‌وکار علمی یا تجاری بر شبکه‌های اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی است.
آن‌ها می‌دانستند که باید بیشتر به تولید محتوا توجه کنند، اما مجموعه‌های سابق آن‌ها نشان می‌داد که موفقیت پایداری نصیب آن‌ها نمی‌شود. متنابین، یک شرکت تجاری کوچک با تمرکز بر فروش لوازم یدکی خودرو، قصد داشت تا حضور خود را در اینستاگرام تقویت کند. مشکل اصلی این بود که شرکت چندان نمی‌فهمید چه محتوایی مخاطبان آن‌ها را به حساب اینستاگرام آن‌ها جذب می‌کند.
تولید محتوا یک فرآیند برنامه ریزی شده و مداوم است و نباید به طور تصادفی انجام شود. به طور کلی تولید محتوا شامل چند مرحله است: مشاوره سئو تحقیق، برنامه ریزی، ایجاد و ساخت محتوا، ویرایش، انتشار و در نهایت ارزیابی و کنترل کیفیت.
در عین حال، شرکت تصمیم گرفت تا نبض بازار را حس کند و بر روی تولید محتوایی تمرکز کند که بر اساس نیازهای مشتریان فعلی و احتمالی آن‌ها می‌باشد. از این خروجی‌ها، متنابین یک برنامه با دو بخش طراحی کرد؛ یکی از آن‌ها بخش تولید محتوا و دیگری بخش استراتژی برنامه‌ریزی ارتباط با مخاطبان بود. متنابین تصمیم گرفت که بر روی ارائه میزان بالایی از اطلاعات مفید در مورد محصولات خود تمرکز کند، با پست‌هایی که تصاویر حاوی توضیحات مفصل از ویژگی‌های محصول را نشان می‌داد.
در پایان، می توان گفت که تولید محتوا به یک جدایی ناپذیر بخشی از بازاریابی دیجیتال تبدیل شده است. بنابراین، به تولید محتوا با توجه ویژه ای نیاز داریم، تا بتوانیم کسب و کار خود را به بهترین شکل ممکن پیش برد.
در دنیای امروزه که تکنولوژی به سرعت در حال پیشرفت است، بازاریابان به دنبال روش‌های جدیدی برای به دست آوردن مزیت رقابتی هستند. یکی از این روش‌ها، بازاریابی عصبی است.